هم قــــــــــدشدیم. . . خدا میداند چه چیزهایی را زیر پاهایم گذاشتم . . .
رفتنـــت ..
نبودنت !
نــ ـ ــآمردیــت ,
نـﮧ اذیتـم کردُ نـﮧ حتـﮯ , ثآنیـه اﮮ , برآم سوآل شد !
فقــــــط ..
یـڪ بغض خفـه ام میکنــد ..
چگونـﮧ نگآهــت کرد ؟؟
ڪـﮧ مرآ تنهــآ گذآشتـﮯ ...
من یک دخترم
وقتی کلافه ام
وقتی دلتنگم
بشقاب ها را نمی شکنم
شیشه ها را نمی شکنم
دلت را
و
غرورت را
نمی شکنم
زورم به تنها چیزی که می رسد . . .
این بغض لعنتی است . .
نظرات شما عزیزان: